معنی فارسی tarps
A2پوششهای نازک، ورقههای بزرگ و مقاوم که معمولاً برای حفاظت از اشیاء در برابر آب و دیگر عوامل جوی استفاده میشوند.
Large sheets of strong, flexible material used for protection from weather conditions.
- noun
noun
معنی(noun):
A tarpaulin.
example
معنی(example):
آنها از پوششهای نازک برای پوشاندن مبلمان بیرونی در حین باران استفاده کردند.
مثال:
They used tarps to cover the outdoor furniture during the rain.
معنی(example):
پوششهای نازک برای سفرهای کمپینگ برای محافظت در برابر عناصر طبیعی ضروری هستند.
مثال:
Tarps are essential for camping trips to protect from the elements.
معنی فارسی کلمه tarps
:
پوششهای نازک، ورقههای بزرگ و مقاوم که معمولاً برای حفاظت از اشیاء در برابر آب و دیگر عوامل جوی استفاده میشوند.