معنی فارسی tarras
B1تراس، فضایی باز و اغلب مسقف که در کنار ساختمان برای نشستن و استراحت استفاده می‌شود.
An outdoor area, often covered, attached to a building, used for seating and relaxation.
- noun
noun
معنی(noun):
A white to grey volcanic tufa, formed of decomposed trachytic cinders, sometimes used as a cement.
معنی(noun):
A coarse sort of plaster or mortar, durable in water, and used to line cisterns and other reservoirs of water.
example
معنی(example):
تراس خارج از کافه برای استراحت در زیر آفتاب عالی است.
مثال:
The tarras outside the café is perfect for relaxing in the sun.
معنی(example):
ما از شام در تراس با چشم‌انداز باغ لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed dinner on the tarras overlooking the garden.
معنی فارسی کلمه tarras
:
تراس، فضایی باز و اغلب مسقف که در کنار ساختمان برای نشستن و استراحت استفاده می‌شود.
