معنی فارسی tarrock

B1

نوعی ابزار یا جسم برای ساخت و ساز.

A type of tool or object used in construction.

example
معنی(example):

آنها از یک تاراک برای ساخت انباری کوچک استفاده کردند.

مثال:

They used a tarrock to build the small shed.

معنی(example):

تاراک برای ساخت و ساز آنها ضروری بود.

مثال:

The tarrock was essential for their construction.

معنی فارسی کلمه tarrock

: معنی tarrock به فارسی

نوعی ابزار یا جسم برای ساخت و ساز.