معنی فارسی tarsias

B1

تارزیاس، نوعی پستاندار کوچک از خانواده پریمات‌ها که بومی مناطق خاصی هستند و چشم‌های بزرگ و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند.

A small nocturnal primate with large eyes, belonging to the family Tarsiidae.

example
معنی(example):

تارزیاس پستانداران کوچک شناخته شده‌ای هستند که به خاطر چشم‌های بزرگشان معروفند.

مثال:

Tarsias are small primates known for their big eyes.

معنی(example):

تارزیاس‌ها اغلب در جنوب شرق آسیا یافت می‌شوند.

مثال:

The tarsias are often found in Southeast Asia.

معنی فارسی کلمه tarsias

: معنی tarsias به فارسی

تارزیاس، نوعی پستاندار کوچک از خانواده پریمات‌ها که بومی مناطق خاصی هستند و چشم‌های بزرگ و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند.