معنی فارسی tartufery
C2عمل یا رفتار ریاکارانه در ادبیات یا زندگی واقعی.
The act of being hypocritical or deceitful in behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
عملکرد او نمونهای واضح از تارتوفرى بود که نیتهای واقعیاش را پنهان میکرد.
مثال:
His actions were a clear example of tartufery, disguising his true intentions.
معنی(example):
بینندگان به سرعت تارتوفرى در سخنرانی او را شناسایی کردند.
مثال:
The audience quickly recognized the tartufery in his speech.
معنی فارسی کلمه tartufery
:
عمل یا رفتار ریاکارانه در ادبیات یا زندگی واقعی.