معنی فارسی tasing
B2 /ˈteɪzɪŋ/تاسرینگ به فرآیند استفاده از سلاح الکتریکی به منظور کنترلی بر روی فرد اشاره دارد.
The act of using a Taser to incapacitate someone.
- verb
verb
معنی(verb):
To operate a taser or electroshock stun gun, by using it against a subject
example
معنی(example):
تاسرینگ به عنوان یک روش غیرکشنده برای آرام کردن یک مشکوک در نظر گرفته میشود.
مثال:
Tasing is considered a non-lethal method of subduing a suspect.
معنی(example):
استفاده از تاسرینگ به یک موضوع جنجالی در پلیس تبدیل شده است.
مثال:
The use of tasing has become a controversial topic in law enforcement.
معنی فارسی کلمه tasing
:
تاسرینگ به فرآیند استفاده از سلاح الکتریکی به منظور کنترلی بر روی فرد اشاره دارد.