معنی فارسی taskmistress

B2

سرپرست کار زن، زنی که مسئولیت نظارت بر کار دیگران را بر عهده دارد و ممکن است سختگیرانه باشد.

A female supervisor who oversees tasks and can be strict in her expectations.

noun
معنی(noun):

A woman who assigns tasks; a female overseer.

example
معنی(example):

سرپرست کار زن مطمئن شد که همه به مهلت‌هایشان برسند.

مثال:

The taskmistress ensured everyone met their deadlines.

معنی(example):

به عنوان یک سرپرست کار زن، او تشویق و مسئولیت‌پذیری را متعادل می‌کرد.

مثال:

As a taskmistress, she balanced encouragement with accountability.

معنی فارسی کلمه taskmistress

: معنی taskmistress به فارسی

سرپرست کار زن، زنی که مسئولیت نظارت بر کار دیگران را بر عهده دارد و ممکن است سختگیرانه باشد.