معنی فارسی tasset
B2تاسه، بخشی از زره که به منظور محافظت از قسمتهای خاص بدن، به ویژه رانها، به کار میرود.
A plate of armor that protects the upper thigh, commonly seen in medieval times.
- NOUN
example
معنی(example):
شوالیه یک تاسه برای محافظت از رانهایش میپوشید.
مثال:
The knight wore a tasset to protect his thighs.
معنی(example):
تاسهها در زرههای قرون وسطایی برای افزایش دفاع رایج بودند.
مثال:
Tassets were common in medieval armory for added defense.
معنی فارسی کلمه tasset
:
تاسه، بخشی از زره که به منظور محافظت از قسمتهای خاص بدن، به ویژه رانها، به کار میرود.