معنی فارسی tatary

B2

سبکی از پخت و پز مربوط به فرهنگ تاتارها.

Relating to the Tatars and their traditional cuisine.

example
معنی(example):

غذاهای تاتاری به خاطر طعم منحصربه‌فردشان شناخته شده‌اند.

مثال:

Tatary dishes are known for their unique flavor.

معنی(example):

سبک پخت تاتاری بر ادویه‌جات غنی تأکید دارد.

مثال:

The tatary style of cooking emphasizes rich spices.

معنی فارسی کلمه tatary

: معنی tatary به فارسی

سبکی از پخت و پز مربوط به فرهنگ تاتارها.