معنی فارسی tater
A2 /ˈteɪtɚ/تاتِر، اصطلاح عامیانهای برای سیبزمینی، عمدتاً در ایالات متحده.
A colloquial term for potato, especially used in the United States.
- noun
noun
معنی(noun):
A potato.
مثال:
We ate them taters up real good.
معنی(noun):
A home run
example
معنی(example):
او یک علاقهمند به سیبزمینی است که عاشق دستورپختهای مختلف است.
مثال:
He is a tater enthusiast who loves different recipes.
معنی(example):
ما از سیبزمینیهای تازه باغ، پوره سیبزمینی درست کردیم.
مثال:
We made mashed potatoes using fresh taters from the garden.
معنی فارسی کلمه tater
:
تاتِر، اصطلاح عامیانهای برای سیبزمینی، عمدتاً در ایالات متحده.