معنی فارسی tattier
B1تیرهتر به معنی کهنه و شلخته است و به وضعیت نامناسب یا غیرمنظم چیزی اشاره دارد.
In a worse condition; shabby or worn out.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Tattered; dilapidated, distressed, worn-out, torn
مثال:
The tramp wore a tatty old overcoat.
example
معنی(example):
وضعیت این منطقه تیرهتر از آنچه در بازدید قبلی به یاد داشتم بود.
مثال:
The area's condition was tattier than I remembered from my last visit.
معنی(example):
لباسهای او تیرهتر از آنچه برای یک مراسم مهم انتظار داشتم بود.
مثال:
His clothes were tattier than I expected for an important event.
معنی فارسی کلمه tattier
:
تیرهتر به معنی کهنه و شلخته است و به وضعیت نامناسب یا غیرمنظم چیزی اشاره دارد.