معنی فارسی tauromachian
B2تاورومچیان به نام و صفتی اشاره دارد که به فعالیتها و رویدادهای مرتبط با گاوبازی اعمال میشود.
Related to or characteristic of bullfighting practices.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویداد تاورومچیان جمعیتهای زیادی را به خود جلب کرد که مشتاق بودند گاوبازی را مشاهده کنند.
مثال:
The tauromachian event drew large crowds, eager to witness the bullfight.
معنی(example):
او کتابی در مورد سنتهای تاورومچیان اسپانیا و اهمیت آنها نوشت.
مثال:
She wrote a book on the tauromachian traditions of Spain and their significance.
معنی فارسی کلمه tauromachian
:
تاورومچیان به نام و صفتی اشاره دارد که به فعالیتها و رویدادهای مرتبط با گاوبازی اعمال میشود.