معنی فارسی tauromorphous
B1تاورمرفوس به ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت گاو ظاهر میشوند.
Having qualities or characteristics resembling those of a bull.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی ساختمان دارای عنصری تاورمرفوس بود که قدرت را منعکس میکرد.
مثال:
The design of the building had a tauromorphous element reflecting strength.
معنی(example):
کلکسیون مد او شامل لوازم جانبی تاورمرفوس بود که به چشم میآمد.
مثال:
Her fashion collection included tauromorphous accessories that stood out.
معنی فارسی کلمه tauromorphous
:
تاورمرفوس به ویژگیهایی اشاره دارد که به صورت گاو ظاهر میشوند.