معنی فارسی tautologise
B1عمل تکرار مفهوم به طور زائد و غیرضروری.
To express something in a tautological manner.
- VERB
example
معنی(example):
برخی نویسندگان تمایل دارند دوریخودش بگویند وقتی که میخواهند نکتهای را تأکید کنند.
مثال:
Some writers tend to tautologise when they want to emphasize a point.
معنی(example):
اگر مراقب با کلماتتان نباشید، دوریخودش گفتن آسان است.
مثال:
It's easy to tautologise if you're not careful with your words.
معنی فارسی کلمه tautologise
:
عمل تکرار مفهوم به طور زائد و غیرضروری.