معنی فارسی tautologizing
B1توتولوژی کردن به فرایند تکرار بیفایده مفاهیم در مکالمات اشاره دارد.
The act of making statements that involve redundancy and repetition.
- VERB
example
معنی(example):
او در استدلالهایش توتولوژی میکرد که باعث کاهش تأثیرگذاری آنها شد.
مثال:
She was tautologizing her arguments, which diluted their effectiveness.
معنی(example):
توتولوژی کردن ممکن است به طور ناخودآگاه در تلاش برای تأکید بر یک نکته رخ دهد.
مثال:
Tautologizing can occur unconsciously while trying to emphasize a point.
معنی فارسی کلمه tautologizing
:
توتولوژی کردن به فرایند تکرار بیفایده مفاهیم در مکالمات اشاره دارد.