معنی فارسی tautomeric
B2خصوصیات یا رفتار مربوط به تاتومرها.
Relating to or characterized by tautomers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اشکال تاتومریک مولکول خواص مختلفی دارند.
مثال:
The tautomeric forms of the molecule have different properties.
معنی(example):
او رفتار تاتومریک ترکیبات مختلف را مطالعه کرد.
مثال:
He studied the tautomeric behavior of various compounds.
معنی فارسی کلمه tautomeric
:
خصوصیات یا رفتار مربوط به تاتومرها.
