معنی فارسی tautonymic

B1

تعریف: مربوط به نوعی نام‌گذاری علمی که در آن نام جنس و گونه یکسان هستند.

Relating to a nomenclature where the genus and species names are the same.

example
معنی(example):

ساختار توتونیمیک نام گونه جذاب است.

مثال:

The tautonymic structure of the species name is intriguing.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان نام‌های توتونیمیک در ادبیات علمی دارند.

مثال:

Many plants have tautonymic names in scientific literature.

معنی فارسی کلمه tautonymic

: معنی tautonymic به فارسی

تعریف: مربوط به نوعی نام‌گذاری علمی که در آن نام جنس و گونه یکسان هستند.