معنی فارسی taver

B1

محل یا فضایی که در آن مردم جمع می‌شوند و معمولاً نوشیدنی یا غذا می‌خورند.

A place where people gather to eat, drink, and socialize, similar to a tavern.

example
معنی(example):

تامیر در طول شب پر از مشتریان بود.

مثال:

The taver was bustling with customers during the evening.

معنی(example):

می‌توانید صدای خنده و موسیقی را از تامیر در انتهای خیابان بشنوید.

مثال:

You can hear laughter and music from the taver down the street.

معنی فارسی کلمه taver

: معنی taver به فارسی

محل یا فضایی که در آن مردم جمع می‌شوند و معمولاً نوشیدنی یا غذا می‌خورند.