معنی فارسی tawie

B1

تَوِی به فردی اطلاق می‌شود که به ماجراجویی‌های بیرونی مانند کوهنوردی علاقه دارد.

Refers to someone who enjoys outdoor adventures like hiking.

example
معنی(example):

او یک تَوِی است که از پیاده‌روی در کوه‌ها لذت می‌برد.

مثال:

She's a tawie who enjoys hiking in the mountains.

معنی(example):

جامعهٔ تَوِی معمولاً سفرهای گروهی ترتیب می‌دهد.

مثال:

The tawie community often organizes excursions.

معنی فارسی کلمه tawie

: معنی tawie به فارسی

تَوِی به فردی اطلاق می‌شود که به ماجراجویی‌های بیرونی مانند کوهنوردی علاقه دارد.