معنی فارسی taxably

B1

به صورت مشمول مالیات، در ارتباط با مالیات.

In a manner that is subject to taxation.

example
معنی(example):

درآمد به‌طور مالیاتی گزارش شد.

مثال:

The income was taxably reported.

معنی(example):

اعلام درآمدها به‌طور مالیاتی مهم است.

مثال:

It is important to declare earnings taxably.

معنی فارسی کلمه taxably

: معنی taxably به فارسی

به صورت مشمول مالیات، در ارتباط با مالیات.