معنی فارسی taxinomic

B2

تاکسینومیک، مربوط به علم طبقه‌بندی موجودات زنده و ویژگی‌های آن‌ها.

Relating to the science of classifying organisms and their characteristics.

example
معنی(example):

اصول تاکسینومیک راهنمای طبقه‌بندی زیستی هستند.

مثال:

Taxinomic principles guide biological classification.

معنی(example):

درک روابط تاکسینومیک برای علم طبقه‌بندی بسیار مهم است.

مثال:

Understanding taxinomic relationships is crucial for taxonomy.

معنی فارسی کلمه taxinomic

: معنی taxinomic به فارسی

تاکسینومیک، مربوط به علم طبقه‌بندی موجودات زنده و ویژگی‌های آن‌ها.