معنی فارسی taxonomer
B1مالیاتشناس فردی است که به دستهبندی و نامگذاری موجودات زنده میپردازد.
A scientist who classifies living organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مالیاتشناس، موجودات زنده را دستهبندی میکند.
مثال:
A taxonomer classifies living organisms.
معنی(example):
مالیاتشناس یک گونه جدید از پرنده را شناسایی کرد.
مثال:
The taxonomer identified a new species of bird.
معنی فارسی کلمه taxonomer
:
مالیاتشناس فردی است که به دستهبندی و نامگذاری موجودات زنده میپردازد.