معنی فارسی taxpaying
B1مالیات پرداخت کردن، عمل پرداخت مالیات به دولت توسط افراد یا شرکتها به منظور تأمین منابع مالی دولت.
The act of paying taxes to the government.
- NOUN
example
معنی(example):
مالیات پرداخت کردن یک وظیفه مدنی برای تمام شهروندان است.
مثال:
Taxpaying is a civic duty for all citizens.
معنی(example):
مالیات پرداخت کردن اطمینان میدهد که خدمات عمومی تأمین مالی شوند.
مثال:
Taxpaying ensures that public services are funded.
معنی فارسی کلمه taxpaying
:
مالیات پرداخت کردن، عمل پرداخت مالیات به دولت توسط افراد یا شرکتها به منظور تأمین منابع مالی دولت.