معنی فارسی tbc
B1tbc مخفف 'برای تأیید بعدی' است و زمانی به کار میرود که تاریخ یا اطلاعات هنوز در دسترس نیستند.
To be confirmed; indicates that details will be clarified later.
- OTHER
example
معنی(example):
Tbc معمولاً در برنامهها برای نشان دادن قرارهای آینده استفاده میشود.
مثال:
Tbc is often used in schedules to indicate future appointments.
معنی(example):
موعد مقرر پروژه tbc است، بنابراین باید انعطافپذیر باشیم.
مثال:
The project deadline is tbc, so we must remain flexible.
معنی فارسی کلمه tbc
:
tbc مخفف 'برای تأیید بعدی' است و زمانی به کار میرود که تاریخ یا اطلاعات هنوز در دسترس نیستند.