معنی فارسی tck
B1تیسیکی، نوعی فعالیت گردشی و سفر است.
A type of travel or excursion activity.
- OTHER
example
معنی(example):
او یک تیسیکی پیدا کرد که به طور کامل با کفشهایش هماهنگ بود.
مثال:
He found a tck that perfectly matched his shoes.
معنی(example):
رفتن به سفرهای تیسیکی میتواند به کشف مکانهای جدید کمک کند.
مثال:
Going on tck trips can help discover new places.
معنی فارسی کلمه tck
:
تیسیکی، نوعی فعالیت گردشی و سفر است.