معنی فارسی tea-planter
B1کشاورز چای، شخصی است که به کاشت و برداشت چای مشغول است.
A person who cultivates and tends tea plants.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کشاورز چای در هند است.
مثال:
He is a tea-planter in India.
معنی(example):
کشاورز چای از ما در املاک خود استقبال کرد.
مثال:
The tea-planter welcomed us to his estate.
معنی فارسی کلمه tea-planter
:
کشاورز چای، شخصی است که به کاشت و برداشت چای مشغول است.