معنی فارسی teapotful

B2

مقدار چای که در یک قوری می‌تواند جا بگیرد.

The amount of tea that can be held by a teapot.

example
معنی(example):

من یک قوری چای سبز برای ما درست کردم.

مثال:

I made a teapotful of green tea for us.

معنی(example):

او یک قوری چای را در فنجان‌ها ریخت.

مثال:

She poured a teapotful into the cups.

معنی فارسی کلمه teapotful

: معنی teapotful به فارسی

مقدار چای که در یک قوری می‌تواند جا بگیرد.