معنی فارسی tearstain
B1اثر اشک بر روی پوست یا پارچه که نشانهای از گریه است.
A mark or stain left on a surface, especially fabric or skin, by tears.
- NOUN
example
معنی(example):
اثر اشک بر گونهاش نشان میداد که چقدر ناراحت بود.
مثال:
The tearstain on her cheek showed how sad she was.
معنی(example):
پس از گریه، اثر اشک بر روی پیراهنش نمایان شد.
مثال:
After crying, a tearstain appeared on his shirt.
معنی فارسی کلمه tearstain
:
اثر اشک بر روی پوست یا پارچه که نشانهای از گریه است.