معنی فارسی tearthumb
B1گریه کردن به حدی که انگشت را برای خشک کردن اشک استفاده کنید.
Gripping or rubbing the thumb against the skin while in a state of emotional distress or after crying.
- NOUN
example
معنی(example):
او از انگشت خود برای خشک کردن چشمانش استفاده کرد.
مثال:
She used her tearthumb to dry her eyes.
معنی(example):
غمی که در دل داشت باعث شد تا نتواند به وضوح صحبت کند.
مثال:
His tearthumb made it hard to speak clearly.
معنی فارسی کلمه tearthumb
:
گریه کردن به حدی که انگشت را برای خشک کردن اشک استفاده کنید.