معنی فارسی teatling

B1

گوساله‌ای که هنوز در حال شیر خوردن است.

A young calf that is still suckling.

example
معنی(example):

پستانک یک گوساله جوان بود که هنوز شیر می‌خورد.

مثال:

The teatling was a young calf still nursing.

معنی(example):

ما شاهد بازی پستانک در زمین بودیم.

مثال:

We watched the teatling play in the field.

معنی فارسی کلمه teatling

: معنی teatling به فارسی

گوساله‌ای که هنوز در حال شیر خوردن است.