معنی فارسی tegment

B1

بخشی از سیستم عصبی مرکزی که به درک بهتر کارکردهای مغز کمک می‌کند.

A part of the brain that is involved in various functions.

example
معنی(example):

تگمنت بخشی از مغز است.

مثال:

The tegment is part of the brain.

معنی(example):

پزشکان تگمنت را برای درک عملکردهای مغز مطالعه می‌کنند.

مثال:

Doctors study the tegment to understand brain functions.

معنی فارسی کلمه tegment

: معنی tegment به فارسی

بخشی از سیستم عصبی مرکزی که به درک بهتر کارکردهای مغز کمک می‌کند.