معنی فارسی tegulated
B1تیگولهشده به حالتی اشاره دارد که در آن سطح یا ساختار با جزئیات خاصی طراحی شده است.
Having a tegulum or a tegular structure; marked with a pattern.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح بهطور تیگولهای تنظیم شده بود تا چسبندگی بهتری داشته باشد.
مثال:
The surface was tegulated for better grip.
معنی(example):
بخشهای تیگولهای سطح عملکرد را بهبود بخشید.
مثال:
Tegulated sections of the surface improved performance.
معنی فارسی کلمه tegulated
:
تیگولهشده به حالتی اشاره دارد که در آن سطح یا ساختار با جزئیات خاصی طراحی شده است.