معنی فارسی tele

A1

کلمه تل به معنای تلویزیون است و به دستگاهی برای تماشای برنامه‌ها و فیلم‌ها اشاره دارد.

Short for television, a device used for viewing broadcast programs and films.

noun
معنی(noun):

Television.

مثال:

Not much on telly tonight, as usual!

معنی(noun):

A television set.

مثال:

We've got a new flat-screen telly.

معنی(noun):

A hotel or motel.

مثال:

I'm staying at the telly this weekend.

example
معنی(example):

من دیشب برنامه را روی تلویزیون تماشا کردم.

مثال:

I watched the show on the tele last night.

معنی(example):

تلویزیون یک راه رایج برای لذت بردن از فیلم‌ها در خانه است.

مثال:

The tele is a common way to enjoy movies at home.

معنی فارسی کلمه tele

: معنی tele به فارسی

کلمه تل به معنای تلویزیون است و به دستگاهی برای تماشای برنامه‌ها و فیلم‌ها اشاره دارد.