معنی فارسی telephonical
B1وابسته به تلفن، معمولاً در مورد ارتباطات یا گفتوگوهایی که از طریق تلفن انجام میشود.
Relating to or conducted by means of a telephone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گفتگوی تلفنی بسیار جالب بود.
مثال:
The telephonical conversation was very interesting.
معنی(example):
او ترجیح داد که جلسه تلفنی داشته باشد تا جلسه حضوری.
مثال:
She preferred to have a telephonical meeting rather than an in-person one.
معنی فارسی کلمه telephonical
:
وابسته به تلفن، معمولاً در مورد ارتباطات یا گفتوگوهایی که از طریق تلفن انجام میشود.