معنی فارسی telephote
B2ابزاری برای انتقال تصاویر از طریق خطوط تلفن.
A device for transmitting images over telephone lines.
- NOUN
example
معنی(example):
تلفوت این امکان را داد که تصاویر از طریق خطوط تلفن منتقل شوند.
مثال:
The telephote allowed images to be transmitted via telephone lines.
معنی(example):
با استفاده از تلفوت، آنها میتوانستند اطلاعات بصری را به سرعت به اشتراک بگذارند.
مثال:
Using a telephote, they could share visual information quickly.
معنی فارسی کلمه telephote
:
ابزاری برای انتقال تصاویر از طریق خطوط تلفن.