معنی فارسی telephotographed
B1به معنای عکاسی از یک موضوع از راه دور با استفاده از لنز تله.
Captured in a photograph from a long distance using a telephoto lens.
- VERB
example
معنی(example):
حیات وحش از یک نقطه پنهان تلهفوتو شده بود.
مثال:
The wildlife was telephotographed from a hidden spot.
معنی(example):
او پرنده نادر را بدون اینکه مزاحمش شود تلهفوتو کرد.
مثال:
He telephotographed the rare bird without disturbing it.
معنی فارسی کلمه telephotographed
:
به معنای عکاسی از یک موضوع از راه دور با استفاده از لنز تله.