معنی فارسی telescopist
B1کسی که به طور حرفهای از تلسکوپ برای مشاهده آسمان استفاده میکند.
A person who uses a telescope professionally or with expertise.
- NOUN
example
معنی(example):
تلسکوپیست به دقت لنزها را برای وضوح بهتر تنظیم کرد.
مثال:
The telescopist carefully adjusted the lenses for better clarity.
معنی(example):
به عنوان یک تلسکوپیست ماهر، او اجرام آسمانی جدیدی را کشف کرد.
مثال:
As a skilled telescopist, she discovered new celestial bodies.
معنی فارسی کلمه telescopist
:
کسی که به طور حرفهای از تلسکوپ برای مشاهده آسمان استفاده میکند.