معنی فارسی teleseismic
B2تلّسایزمی به مرتبط بودن یا ناشی از موجهای زلزلهای اطلاق میشود که در فاصلههای دور از مرکز زلزله تشخیص داده میشوند.
Referring to seismic waves generated by earthquakes that are detected at substantial distances.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجهای تلّسایزم مسافتهای طولانی را درون زمین طی میکنند.
مثال:
Teleseismic waves travel long distances through the Earth.
معنی(example):
دانشمندان به دادههای تلّسایزمی برای تحلیل فرآیندهای عمیق زمین وابسته هستند.
مثال:
Scientists rely on teleseismic data to analyze deep Earth processes.
معنی فارسی کلمه teleseismic
:
تلّسایزمی به مرتبط بودن یا ناشی از موجهای زلزلهای اطلاق میشود که در فاصلههای دور از مرکز زلزله تشخیص داده میشوند.