معنی فارسی televised
B1پخش شده از طریق تلویزیون، به معنای اینکه یک برنامه یا رویداد از تلویزیون نشان داده شده است.
Broadcast on television.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To broadcast, or be broadcast, by television
adjective
معنی(adjective):
Broadcast by television.
example
معنی(example):
این بازی روز شنبه ساعت ۸ عصر به صورت تلویزیونی پخش خواهد شد.
مثال:
The game will be televised this Saturday at 8 PM.
معنی(example):
او مصاحبه تلویزیونی با نویسنده معروف را تماشا کرد.
مثال:
She watched the televised interview with the famous author.
معنی فارسی کلمه televised
:
پخش شده از طریق تلویزیون، به معنای اینکه یک برنامه یا رویداد از تلویزیون نشان داده شده است.