معنی فارسی televox
B1دستگاهی که به کاربران اجازه میدهد تا برنامههای تلویزیونی را ضبط کرده و بازبینی کنند.
A device that allows users to record and playback television shows.
- NOUN
example
معنی(example):
دستگاه تلوکس به من کمک میکند تا برنامهها را ضبط کنم.
مثال:
The televox device helps me record shows.
معنی(example):
من اغلب از تلوکس خود برای نگهداری از قسمتهای مورد علاقهام استفاده میکنم.
مثال:
I often use my televox to keep my favorite episodes.
معنی فارسی کلمه televox
:
دستگاهی که به کاربران اجازه میدهد تا برنامههای تلویزیونی را ضبط کرده و بازبینی کنند.