معنی فارسی teli

B1

تلی، نخی که در بافندگی به کار می‌رود و می‌تواند از مواد مختلف تهیه شود.

A yarn used in weaving, made from various materials.

example
معنی(example):

تلی نوعی نخ است که در بافندگی استفاده می‌شود.

مثال:

The teli is a type of yarn used in weaving.

معنی(example):

او تلی برای پروژه بافندگی‌اش خرید.

مثال:

She bought teli for her weaving project.

معنی فارسی کلمه teli

: معنی teli به فارسی

تلی، نخی که در بافندگی به کار می‌رود و می‌تواند از مواد مختلف تهیه شود.