معنی فارسی telinga

B2

توانایی شنیدن و تمایز صداها، به ویژه در زمینه‌های مختلف.

The ability to hear and distinguish sounds.

example
معنی(example):

Telinga به بهبود توانایی شنیداری کمک می‌کند.

مثال:

The telinga helps to improve one's hearing ability.

معنی(example):

او telinga فوق‌العاده‌ای دارد، قادر به شنیدن صداهای ضعیف است.

مثال:

He has exceptional telinga, able to hear faint sounds.

معنی فارسی کلمه telinga

: معنی telinga به فارسی

توانایی شنیدن و تمایز صداها، به ویژه در زمینه‌های مختلف.