معنی فارسی tell-tales
B1سیستمهایی که اطلاعات مفیدی را درباره وضعیت فعلی فراهم میکنند.
Indicators or devices that provide useful information about a current situation.
- NOUN
example
معنی(example):
نشانهای کشتی جهت باد را نشان میدهند.
مثال:
The tell-tales on the ship showed the wind direction.
معنی(example):
آنها نشانگرهایی نصب کردند تا به ملوانان کمک کنند بهتر جهت یابی کنند.
مثال:
They installed tell-tales to help sailors navigate better.
معنی فارسی کلمه tell-tales
:
سیستمهایی که اطلاعات مفیدی را درباره وضعیت فعلی فراهم میکنند.