معنی فارسی tellen

B1

تلاو، اصطلاحی که به عمل گفتن یا روایت کردن داستانی اشاره دارد.

To narrate or recount a story or information.

example
معنی(example):

آنها هفته آینده درباره ماجراجویی‌هایشان به ما خواهند گفت.

مثال:

They will tellen us about their adventures next week.

معنی(example):

گفتن داستان بخشی از برجسته‌ترین لحظات شب بود.

مثال:

Tellen the story was a highlight of the evening.

معنی فارسی کلمه tellen

: معنی tellen به فارسی

تلاو، اصطلاحی که به عمل گفتن یا روایت کردن داستانی اشاره دارد.