معنی فارسی telluride
B2کانیی که تلوریوم در آن وجود دارد و در زمین‌شناسی مورد توجه است.
A mineral that contains tellurium, significant in geology and mining.
- noun
noun
معنی(noun):
A binary compound of a metal with tellurium; metal salts of tellurane
معنی(noun):
Any organic compound of general formula R2Te (R not = H), the tellurium analogues of ethers
معنی(noun):
Sylvanite
example
معنی(example):
تلوراید یک کانی است که حاوی تلوریوم می‌باشد.
مثال:
Telluride is a mineral that contains tellurium.
معنی(example):
استخراج تلورایدها می‌تواند یک فرآیند پیچیده باشد.
مثال:
Mining for tellurides can be a complex process.
معنی فارسی کلمه telluride
:
کانیی که تلوریوم در آن وجود دارد و در زمین‌شناسی مورد توجه است.
