معنی فارسی temerousness
B2حالت یا ویژگی مخاطرهجویی و بیاحتیاطی.
The quality of being rash or reckless.
- NOUN
example
معنی(example):
مخاطرهجویی او زمانی که تصمیم به سوار شدن بر گاو وحشی گرفت، مشهود بود.
مثال:
His temerousness was evident when he decided to ride the wild bull.
معنی(example):
مخاطرهجویی جوانان نسل قدیمیتر را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The temerousness of the youth impressed the older generation.
معنی فارسی کلمه temerousness
:
حالت یا ویژگی مخاطرهجویی و بیاحتیاطی.