معنی فارسی tempation/tempation
B1وسوسه، نیرویی است که فرد را به انجام یا نادیده گرفتن چیزی ترغیب میکند، به ویژه در موقعیتهای اخلاقی یا اجتماعی.
A desire to do something, especially something wrong or unwise.
- NOUN
example
معنی(example):
وسوسه خوردن کیک قوی بود.
مثال:
The temptation to eat the cake was strong.
معنی(example):
او در برابر وسوسه ترک رفتن به باشگاه مقاومت کرد.
مثال:
She resisted the temptation to skip the gym.
معنی فارسی کلمه tempation/tempation
:وسوسه، نیرویی است که فرد را به انجام یا نادیده گرفتن چیزی ترغیب میکند، به ویژه در موقعیتهای اخلاقی یا اجتماعی.