معنی فارسی tempested

B1

در معرض طوفان قرار گرفتن، به معنای تحت تأثیر شرایط سخت یا پرتلاطم بودن.

Affected by a storm; to be subject to tumultuous or violent conditions.

example
معنی(example):

کشتی توسط بادهای شدید در طوفان قرار گرفت.

مثال:

The ship was tempested by the fierce winds.

معنی(example):

او به چالش‌های کار خود دچار طوفان شد.

مثال:

He felt tempested by the challenges at work.

معنی فارسی کلمه tempested

: معنی tempested به فارسی

در معرض طوفان قرار گرفتن، به معنای تحت تأثیر شرایط سخت یا پرتلاطم بودن.