معنی فارسی temporopontine

B2

ناحیه‌ای در مغز که در پردازش صدا و شنوایی دخالتی دارد.

A region in the brain involved in sound and auditory processing.

example
معنی(example):

ناحیه تمپوروپونتین در پردازش شنوایی نقش دارد.

مثال:

The temporopontine area is involved in auditory processing.

معنی(example):

آسیب به ناحیه تمپوروپونتین می‌تواند شنوایی را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

Injury to the temporopontine region can impair hearing.

معنی فارسی کلمه temporopontine

: معنی temporopontine به فارسی

ناحیه‌ای در مغز که در پردازش صدا و شنوایی دخالتی دارد.