معنی فارسی temptational
B1وسوسهآور، ویژگی یا حالتی که موجب تحریک و تمایل به اقدام میشود.
Having the quality of tempting; appealing to one’s desires.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پیشنهاد وسوسهانگیز خیلی خوب بود که نادیده بگیرم.
مثال:
The temptational offer was too good to ignore.
معنی(example):
او جذابیت وسوسهانگیز او را غیرقابل مقاومت یافت.
مثال:
She found his temptational charm irresistible.
معنی فارسی کلمه temptational
:
وسوسهآور، ویژگی یا حالتی که موجب تحریک و تمایل به اقدام میشود.